حرف های قرانی :: یاوران او

۷ مطلب با موضوع «حرف های قرانی» ثبت شده است

چشم ها او را نمی بینند!


۱۰ تیر ۹۴ ، ۱۰:۳۹ ۰ نظر
خدیجه پیری

مران!


۰۸ تیر ۹۴ ، ۱۴:۰۱ ۰ نظر
خدیجه پیری

سوره ی توحید


۰۶ تیر ۹۴ ، ۱۲:۴۵ ۰ نظر
خدیجه پیری

پیام های مباهله

ازداستان مباهله می توان پیام های زیر را به دست آورد:
۱)اگر انسان ایمان به هدف داشته باشد، حاضر است خود و نزدیک‏ ترین بستگانش را در معرض خطر قرار دهد. «من بعد ما جاءک من العلمِ»
۲)آخرین برگ برنده و سلاح برنده مؤمن، دعاست.«فقل تعاوا ندع»
۳)در مجالس دعا، کودکان را نیز با خود ببریم. «أَبناءنا»
۴)استمداد از غیب، پس از بکارگیرى توانایى‏هاى عادّى است.«نبتهِل»
۵)در دعا، حالات اهل دعا مهم است، نه تعداد آنها. گروه مباهله کننده پنج نفر بیشتر نبودند.«أَبْناءَنا»، «نِساءَنا»، «أَنْفُسَنا».
۶)زن و مرد در صحنه‏هاى مختلف دینى، در کنار همدیگر مطرحند.«نساءنا»
۷)علىّ بن ابى طالب، جان رسول اللَّه است.«أَنفسنا»
۸)اهل بیت پیامبر، مستجاب الدعوة هستند.«أَبناءنا»، «نساءنا»، «أَنفسنا»
۹)فرزند دخترى، همچون فرزند پسرى، فرزند خود انسان است.«أَبنائنا»، بنا براین امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام فرزندان پیامبرند. 


تفسیر نور اقای قرائتی

۰۳ تیر ۹۴ ، ۱۷:۱۱ ۰ نظر
خدیجه پیری

اهمیت ایه ی مباهله

اهمیت این آیه:
نخستین چیزی که در این آیه جلب توجه می کند این است که مسأله مباهله را می توان به عنوان نشانه روشنی بر حقانیت و صدق پیامبر اکرم در مسأله دعوی رسالت مطرح کرد، زیرا ممکن نیست کسی که به ارتباط خود با پروردگار ایمان قطعی نداشته باشد وارد چنین میدانی گردد، یعنی از مخالفان خود دعوت کند که بیائید و با هم به درگاه خدا برویم و از خدا بخواهیم دروغگو را رسوا سازد. به طور مسلم ورود به چنین میدانی بسیار خطرناک است، زیرا اگر نفرین به اجابت نرسد و اثری از مجازات مخالفان ظاهر نشود، نتیجه جز رسوایی دعوت کننده نخواهد داشت، و هیچ انسان عاقلی بدون اطمینان به نتیجه، قدم در این میدان نمی گذارد.
به همین دلیل در روایات اسلامی می خوانیم: هنگامی که پای مباهله به میان می آید،‌مسیحیان نجران از پیامبر مهلت خواستند تا در این باره بیندیشند، و هنگامی که دیدند پیامبر اکرم تنها کسانی را با خود برای مباهله آورد که دعای آنها می تواند مستجاب باشد، و خالی از هر گونه جار و جنجال، و تشریفات به صحنه مباهله وارد شده، آن را دلیل بر صدق دعوت او دانستند و از مباهله سر باز زدند، که مبادا گرفتار عذاب الهی شوند. انها چون دیدند پیامبر اکرم با افراد محدودی از خاصان نزدیک خود و فرزندان خردسال و دخترش فاطمه زهرا به میعادگاه آمده، سخت به وحشت افتادند و حاضر به مصالحه شدند. از سوی دیگر این آیه سند روشنی بر مقام بسیار والایی اهل بیت پیامبر یعنی علی، فاطمه و حسن و حسین می باشد. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 2/100101083

۰۲ تیر ۹۴ ، ۱۴:۱۰ ۰ نظر
خدیجه پیری

مباهله

توضیحاتی چند در مورد مباهله و اتفاقاتش

آیه 61، سوره آل عمران را آیه مباهله گویند که از این قرار است:
«فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّهِ عَلَى الْکاذِبینَ؛ هر گاه بعد از علم و دانشی که (درباره مسیح) به تو رسیده (باز) کسانی با تو به بحث و ستیز برخیزند به آنها بگو: بیائید ما فرزندان خود را دعوت می کنیم و شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را فرا می خوانیم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت می کنیم، شما هم از نفوس خود، آنگاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار می دهیم.

«مباهله» در اصل از ماده «بهل» (بر وزن اهل) بوده و به رها کردن و برداشتن قید و بند از چیزی گفته می شود/ فرهنگ جامع عربی، فارسی، ماده «بهل»؛ فرهنگ دانشگاهی، ترجمه المنجد الابجدی، ماده ی «بهل»./


مباهله در اصطلاح قرآن و روایات و غیر آنها، به معنای ملاعنه (لعن و نفرین کردن دو طرف به یکدیگر) است؛ این گونه که هرگاه دو گروه یا دو نفر درباره ی مساله ای مهم، مانند مسائل مهم مذهبی با هم گفتگو کرده و به نتیجه ای نرسند، در یک جا جمع می شوند و به عنوان «آخرین حربه»، به درگاه خداوند تضرع می کنند و از او می خواهند تا درغگو را رسوا و مجازات کند.

شأن نزول آیه:
آیه فوق به ضمیمه آیاتی که قبل و بعد از آن نازل شده در مورد ماجرا و گفتگوهایی که میان پیامبر اکرم و مسیحیان نجران بوده، نازل شده است که آنها با یک هیئت شصت نفری به اتفاق چند نفر از روسا و بزرگان خود به عنوان نمایندگی برای گفتگو با پیامبر اسلام وارد مدینه شدند، از جمله مسائلی که در این گفتگو مطرح شد این بود که آنها از پیامبر پرسیدند ما را به چه چیزی دعوت می کنی؟ پیامبر فرمودند: «به سوی خداوند یگانه و این که از طرف او رسالت هدایت خلق را دارم و مسیح بنده ای از بندگان اوست، و حالات بشری داشت و مانند دیگران غذا می خورد ...» آنها این سخن را نپذیرفتند و به تولد عیسی بدون پدر اشاره کردند و آن را دلیل بر الوهیت او خواندند اما پیامبر با استناد به آیاتی که پیش از آیه مذکور نازل گردید به آنها پاسخ دادآل عمران 59.: مثل عیسی در نزد خدا، هم چون مثل آدم است که او را از خاک آفرید و سپس به امر فرمود موجود باش و او هم فورا موجود شد [بنابراین ولادت مسیح بدون پدر هرگز دلیل بر الوهیت او نیست].) اما آنها حاضر به پذیرش سخنان پیامبر نشدند و از این رو پیامبر را دعوت به مباهله کردند.
وقت مباهله فرا رسید. قبلاً پیامبر و نمایندگان نجران، توافق کرده بودند که مراسم مباهله در نقطه ای خارج از شهر مدینه، در دامنه صحرا انجام بگیرد.

اسقف مسیحی به نمایندگان نجران گفته بود در مراسم مباهله نگاه کنید، اگر محمد با فرزندان و خانواده اش برای مباهله آمد، از مباهله با او بترسید و اگر با یارانش آمد با او مباهله کنید، زیرا چیزی در بساط ندارد. پیامبراکرم(ص) به همراه حضرت علی، امام حسن و امام حسین و حضرت فاطمه علیهم السلام به سمت صحرا رفت.

از آن سو نمایندگان نجران در حالی که اسقف آنها پیشاپیش حرکت می کرد به محل رسیدند. وقتی پیامبر را دید، از همراهان ایشان پرسید، که به او گفتند: این پسرعمو و داماد او و محبوبترین خلق خدا نزد او است و این دو پسر، فرزندان دختر او از علی علیه السلام هستند و آن بانوی جوان، دخترش فاطمه علیها السلام است که عزیزترین مردم نزد او، و نزدیک ترین افراد به قلب او است. به اسقف گفته شد که برای مباهله قدم پیش گذار.

اسقف گفت: نه، من مردی را می بینم که نسبت به مباهله با کمال جرأت اقدام می کند و می ترسم راستگو باشد.

 
من چهره هایی را می بینم که هرگاه دست به دعا بلند کنند و از درگاه الهی بخواهند که بزرگترین کوهها را از جای برکند، فوراً اینطور خواهد شد. بنابراین، هرگز صحیح نیست ما با این افراد مباهله نماییم. زیرا بعید نیست که همه ما نابود شویم، و ممکن است دامنه عذاب گسترش پیدا کند، و همه مسیحیان جهان را بگیرد و در روی زمین حتی یک مسیحی باقی نماند.

نمایندگان نجران وقتی که دیدند پیامبراکرم(ص) نزدیکان و عزیزان خود را برای مباهله به همراه آورده است، دریافتند که رسول الله(ص) به دعوت و دعای خود اعتقاد راسخ دارد، والا یک فرد مردد، عزیزان خود را در معرض بلای آسمانی و عذاب الهی قرار نمی دهد.

انصراف از مباهله

هیات نمایندگی نجران با دیدن وضع یاد شده، وارد شور شده و به اتفاق آراء تصویب کردند که هرگز وارد مباهله نشوند، آنان حاضر شدند که هر سال مبلغی به عنوان "جزیه" ( مالیات سالانه) بپردازند  و در برابر آن، حکومت اسلامی از جان و مال آنان دفاع کند. پیامبراکرم(ص) نیز رضایت خود را اعلام نمود و قضیه مباهله به اتمام رسید.

سپس پیامبراکرم(ص) فرمود: عذاب، سایه شوم خود را بر سر نمایندگان مردم نجران گسترده بود و اگر از در ملاعنه و مباهله وارد می شدند، صورت انسانی خود را از دست داده، و در آتشی که در بیابان برافروخته می شد، می سوختند و دامنه عذاب به سرزمین نجران نیز کشیده می شد.

غالب مفسران و محدثان شیعه و اهل تسنن تصریح کرده اند که آیه مباهله در حق اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده است و پیامبر تنها کسانی را که همراه خود به میعادگاه برد فرزندانش حسن و حسین و دخترش فاطمه و علی علیهم السلام بودند.

برخی از مفسران اهل تسنن که در اقلیت هستند، کوشیده اند که ورود احادیث واقعه ی روز مباهله را در این زمینه که در عظمت اهل بیت علیهم السلام بوده است، انکار نمایند. ولی با مراجعه به مسانید و منابع اهل تسنن دیده می شود که بسیاری از آنان احادیثی ذکر نموده اند بنابر این نظر که قضیه تاریخی مباهله مربوط به پیامبراکرم، حضرت علی، حسنین و حضرت زهرا علیهم السلام می باشد.

برای اثبات این حرف، برخی از روایات آنان را در این باب با ذکر مدارک ذکر می نماییم.

" قاضی نورالله شوشتری" در جلد سوم از کتاب نفیس" احقاق الحق" طبع جدید صحفه 46 چنین می گوید: " مفسران در این مسئله اتفاق نظر دارند که " ابناء نا" در آیه فوق اشاره به حسن و حسین علیهماالسلام و " نساء نا" اشاره به فاطمه علیهاالسلام و" انفسنا" اشاره به علی علیه السلام است.

سپس- در پاورقی کتاب مزبور- در حدود شصت  نفر از بزرگان اهل سنت ذکر شده اند که تصریح نموده اند آیه مباهله درباره اهل بیت علیهم السلام نازل شده است و نام آنها و مشخصات کتب آنها را از صفحه 46 تا 76 مشروحاً آورده است.

از جمله شخصیتهای سرشناسی که این مطلب از آنها نقل شده افراد زیر هستند:

1. " مسلم بن حجاج نیشابوری" صاحب " صحیح" معروف که از کتب شش گانه مورد اعتماد اهل سنت است. در جلد 7 صفحه 120.

2. " احمد بن حنبل" در کتاب " مسند" جلد1، صفحه 185.

3. " طبری" در تفسیر معروفش در ذیل همین آیه، جلد سوم، صفحه 192.

4. " حاکم" در کتاب " مستدرک" جلد سوم، صفحه 150.

5. " حافظ ابونعیم اصفهانی" در کتاب " دلائل النبوة" صفحه 297.

6. " واحدی نیشابوری" در کتاب" اسباب النزول"، صفحه 74.

7. " فخر رازی" در تفسیر معروفش، جلد8، صفحه85.

8. " ابن اثیر" در کتاب " جامع الاصول"، جلد 9، صفحه 470.

9. " ابن جوزی" در " تذکرة الخواص" صفحه 17.

10. " طنطاوی" مفسر معروف در تفسیر" الجواهر" جلد دوم، صفحه 120.

11. " زمخشری" در تفسیر" کشاف" جلد1، صفحه 193.





۰۲ تیر ۹۴ ، ۱۲:۳۴ ۰ نظر
خدیجه پیری

سوره ی مبارکه ی حمد

بسم الله الرحمن الرحیم
ویژگیهاى سوره حمد
این سوره در میان سوره هاى قرآن درخشش فوق العادهاى دارد که از مزایاى زیر سرچشمه مى گیرد:
1- آهنگ این سوره
این سوره اساسا با سوره هاى دیگر قرآن از نظر لحن و آهنگ فرق روشنى دارد به خاطر اینکه سوره هاى دیگر همه بعنوان سخن خدا است ، اما این سوره از زبان بندگان است ، و به تعبیر دیگر در این سوره خداوند طرز مناجات و سخن گفتن با او را به بندگانش آموخته است .
آغاز این سوره با حمد و ستایش پروردگار شروع مى شود .
و با ابراز ایمان به مبدء و معاد (خداشناسى و ایمان به رستاخیز) ادامه مى یابد، و با تقاضاها و نیازهاى بندگان پایان مى گیرد.
انسان آگاه و بیدار دل ، هنگامى که این سوره را مى خواند، احساس مى کند که بر بال و پر فرشتگان قرار گرفته و به آسمان صعود مى کند و در عالم روحانیت و معنویت لحظه به لحظه به خدا نزدیکتر مى شود .
این نکته بسیار جالب است که اسلام بر خلاف بسیارى از مذاهب ساختگى یا تحریف شده که میان (خدا) و (خلق ) واسطه ها قائل مى شوند به مردم دستور مى دهد که بدون هیچ واسطه با خدایشان ارتباط برقرار کنند!.
این سوره تبلورى است از همین ارتباط نزدیک و بى واسطه خدا با انسان ، و مخلوق با خالق ، در اینجا تنها او را مى بیند، با او سخن مى گوید، پیام او را با گوش جان مى شنود، حتى هیچ پیامبر مرسل و فرشته مقربى در این میان واسطه
نیست و عجب اینکه این پیوند و ارتباط مستقیم خلق با خالق آغازگر قرآن مجید است .


برگرفته از کتاب تفسیر نمونه جلد1

۰۲ تیر ۹۴ ، ۰۰:۴۶ ۰ نظر
خدیجه پیری